مدیریت متمرکز شبکههای قدرت و یا کارخانهها، در یک فضا که توانایی کنترل تمام اجزای کلیدی کارخانه و یا شبکه را داراست (اتاق کنترل( دیسپاچینگ (Dispatching) نام دارد.
یکی از مهمترین فراسنجهای کنترلی شبکه، فرکانس میباشد که تغییرات آن نمایانگر تغییر در فرایند تولیدو مصرف است و به همین مناسبت ازعوامل بسیار مهم در بهرهبرداری و کنترل وضعیت شبکه میباشد.
در بهرهبرداری شبکه، اطلاعات مربوط به فرکانس شبکه باید بهصورت لحظه ای ثبت گردد و این بدان معنی است که حجم وسیعی از این اطلاعات در یک محدوده زمانی باید ثبت و مورد بررسی قرار گیرد. لازم به توضیح است که تغییرات فرکانس بیش از مقدار نامی آن افزونبر وارد آوردن صدمات به تاسیسات شبکه برق رسانی، بر وسائل مشترکان برق نیز اثرات زیانباری خواهد داشت همچنین در صورتیکه فرکانس شبکه در حد مطلوب و مجاز کنترل نگردد موجب عدم پایداری و حتی فروپاشی شبکه خواهد شد.
در شبکههای قدرت در صورتیکه به دلایلی همچون قطع خطوط انتقال و یا خروج خود کار واحدهای بزرگ تولیدی، افت ناگهانی فرکانس اتفاق افتد و موجب کاهش فرکانس از حد مشخصی گردد، رلههای قطع بار فعال شده و بخشی از مصرف را قطع مینماید تا تعادل بین تولید و مصرف برقرار گردد. عملکرد رلههای اشاره شده زمانی اثر بخش خواهد بود که میزان تغییرات کاهشی فرکانس و ولتاژ در حدی باشد که فرصت لازم (حداقل ۲۵۰ میلی ثانیه) را در اختیار رله قرار دهد. زیرا در غیر این صورت رلهها عمل نکرده و فرکانس همچنان کاهش مییابد تا سرانجام فروپاشی حادث شود.
عکسالعمل سریع در تصحیح فرکانس و ولتاژشبکه خصوصاً در زمان وقوع حادثه، یکی از عوامل تعیین کننده میباشد. بهطور سنتی تصحیح کنندههای فرکانس عمدتاً نیروگاههای آبی مجهز به گاورنرهای سریع هستند که میتوانند کل توان تولیدی خود را در ظرف چند ثانیه به میزان قابل توجه ای تغییر دهند. تنظیم کنندههای ولتاژ نیز عمدتاً ژنراتورهای سنکرون مجهز به سیستمهای [AVR۱] میباشند که در کسری از ثانیه وارد عمل میشوند. تنظیم فرکانس شبکه میتواند در هر نقطه از شبکه صورت پذیرد به شرط آنکه امکان انتقال توان در خطوط در شبکه وجود داشته باشد.
برای حفظ پایداری و ایمنی شبکه، کنترل فرکانس و ولتاژ باید بهگونه ای انجام پذیرد که قابلیت انجام عملیات کنترلی چه در منطقه و چه در کل شبکه وجود داشته باشد.